کد مطلب:129481 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:119

عمرو بن خالد اسدی صیداوی
عمرو از بزرگان كوفه و از دوستان مخلص اهل بیت بود. او همراه مسلم قیام كرد و پس از آن كه كوفیان به او خیانت كردند، عمرو چاره ای جز پنهان شدن نداشت. كه پس از شنیدن خبر قیس بن مسهر صیداوی و آگاهی بر این كه حسین به حاجر رسیده است، (همراه دیگر كسانی كه گفتیم) به سوی آن حضرت رفت. آنان طرماح بن عدی را كه برای تهیه ی آذوقه ی خانواده اش به كوفه آمده بود، راهنمای خود قرار دادند. طرماح نیز آنان را به راهی دشوار برد و از بیم بسته بودن راه، حركتشان به سختی انجام شد. [1] .

داستان دیدار امام را با این گروه - مطابق روایت طبری - آوردیم، و گفتیم كه میان امام (ع) و حر ریاحی به خاطر آنها چه گذشت. نیز گفتیم كه چگونه امام (ع) از آنان درباره ی قیس بن مسهر صیداوی پرسید و آنها چگونه پاسخ دادند.

نقل شده است كه هنگام بر پا شدن جنگ در روز عاشورا، اینان شمشیر كشیدند و در آغاز جنگ بر دشمن حمله بردند. چون خود را به قلب لشكر زدند، دشمن به آنها روی آورده


آنان را محاصره گرفته از یارانشان جدا ساخت. حسین (ع) با دیدن این منظره برادرش عباس (ع) را به یاری آنان فرستاد. عباس برای نجات آنان، به پیكار دشمنان رفت و به تنهایی شمشیر در میانشان نهاد. تا آن كه آنان را آزاد ساخت. آنان كه زخمی شده بودند همراه وی آمدند. اما در میان راه دشمن دوباره راه را بر آنان بست. آنها (از عباس جدا شده) از چشم عباس دور افتادند. و با شمشیر یكباره به دشمن حمله بردند و آن قدر جنگیدند تا همگی یكجا كشته شدند. عباس آنان را رها كرد و نزد حسین (ع) بازگشت و موضوع را به آگاهی امام (ع) رساند. امام (ع) چندین بار بر آنان رحمت فرستاد [2] .

سلام بر عمرو بن خالد صیداوی، روزی كه زاده شد و روزی كه به شهادت رسید و روزی كه زنده برانگیخته می شود.


[1] ر.ك: ابصار العين، ص 115-114.

[2] ر.ك: تاريخ الطبري، ج 3، ص 330، ابصار العين، ص 116.